این داستان نیست یـه تجربس.چند ماه پیش یـه زوج کـه قبلن با اونا تو هتل داشتم پیغام .که برم خونشون یک ساعت رانندگی بود .خلاصه سات ۱۰ شب راه افتادم حدود ۱۱ رسیدم خونشون .قبل از ورود خواهش کرد کـه ساکت باشم چون ۹ سالشون خوابه.خلاصه آروم رفتم تو و منو بردن تو پذیرای .یـه طوطی بزرگ سخن گو داشتن با یـه سگ کوچیک.سگرو بیرون نگاه داشتن .درو بستن نشستم و عزم پرسیدن چی مـیخوری کـه گفتم لطفا یکم ودکا با کوکا نشستم رو مبل کنار زن و بد از چند دقیقه صحبت و شروع کردیم .اول یکم مو خوردم شروع کردم بهگرفتن و با ل ش بازی و کم کم زیر گلوشو خوردن اشو خوردن و دستمو کردم تو شرتش کـه دستم خیس شد خیلی تحریک بود.شوهرش بیرون بود .بلندش کردم ایستادیم و بغلش کردم شروع کردم گردنشو بوسیدن شوهرش اومد تو نشست رو مبل گلاسه ش کـه قبل از اومدن من اونجا بودو شروع کرد بـه خوردن.
آروم لباسشو درون اوردم و ش کردم بد نشوندمش رو مبل.خودم هم شدم .خوابوندمش رو مبل و سرشو گذشت رو دستهٔ مبل.شروع کردمگرفتن .وای کـه چه لبی مـیداد زبونشو تو دهانم مـیچرخوند و با نوک انگشت هاش کمرمو خراش مـیداد(آروم جوری کـه دردم نمـیگرفت فقط بیشتر تحریک مـیشدم )کم کم اومدم پاین تمام بدنشو مـیبوسیدمو با دستم شوهرش اومد تو نشست رو مبل گلاسه ش کـه قبل از اومدن من اونجا بودو شروع کرد بـه خوردن.آروم لباسشو درون اوردم و ش کردم بد نشوندمش رو مبل.خودم هم شدم .خوابوندمش رو مبل و سرشو گذشت رو دستهٔ مبل.شروع کردمگرفتن .وای کـه چه لابی مـیداد زبونشو تو دهانم مـیچرخوند و با نوک انگشت هاش کمرمو خراش مـیداد(آروم جوری کـه دردم نمـیگرفت فقط بیشتر تحریک مـیشودم )کم کم اومدم پین تمام بدنشو مـیبوسیدمو با دستم نوازش مـیکردم رسیدم بـه کوسش یکدفعه تمام کوچیکو تمـیزو سافشو گرفتم تو دهانم زبونمو درون کوسش مـیچرخندمو ششولشو زبون مـیزدم سرمو با دوتا دستش گرفته بود و بیشتر فشار مـیداد بـه کوسش.درشومـیزدمو زبونمو گاهی وارد کوسش مـیکردم و همزمان اشو مـیمالیدم. زوج ضربدری تلگرام داشت مـیترکید از .
حسابیشو خوردم درون همـین زمان هم شوهرش شده بود و داشت رو زمـین پتو مـینداخت.در رو هم بسته بود کـه صدا بیرون نره.از کوسش بلند شدمو اومد آین مبل شروع کرد بـه خوردن و تخم هامو مـیگرفت تو دستش کارشو خوب بلد بود.شوهرش گفت بیـاید اینجا.رفتیم رو زمـین دراز کشید رو پتو (یـه چیزی شبیـه پتو)شوهرش دراز کشید کنارش شروع بهگرفتن من هم رفتم سمت چپش و شروع کردم بدنشو لمس .وشو یـه کم دیگهشو خوردم دیگه نمـیتونستم صبر کنم .کاندمو باز کردم گذاشتم و رفتم وست پاش .یـادمـه سری قبلی خیلی کوسش تنگ بود .داشت از شدت مـیمرد خودم هم حال چندان خوبی نداشتم بـه خصوص کـه یکی از بهترینهای بود کـه مـیکردم (۳۹ سالشـه قد بلند لاغر با بدن نرم ) و کوسش فوقالعاده قشنگ.پاهاشو گرفتم تو دستم و همـین کـه و وارد بدنش کردم چشم هاش بسته شد کوسش بـه قدری خیس بود کـه تنگی سری قبل رو حس نکردم.ولی داغ بود و تنگ (نـه بـه تنگی قبل)پاهاش رو شونـهام بود و از این کـه مـیدیدم چه جوری وارد و داخل این قشنگ مـیشـه لذت مـیبردم شوهرش هم داشت بدنشو مـیمالید گاه گداری هم شوشولشو کـه دستش با تماس پیدا مـیکرد.
یـه لحظه چشم بـه بالا افتاد کـه دیدم طوطیـه سرشو کج کرده داره نگاه مـیکنـه خندم گرفت دوباره بـه قشنگش نگاه کردم کـه چه جوری شو باز مـیکنـه مـیره تو مـیاد بیرون.محکم تر مـیکردم و آنـهم بیشتر لباشو گاز مـیگرفت.شروع کرد بهگرفتن از شوهرش و با کیر شوهرش بازی (مردک کیرش زیـاد بلند نبود ولی وحشت ناک کلفت من مونده بودم اون تنگ چهجوری اون کیر رو تو خودش جای مـیداد)همـینطور کـه مـیکردمش سعی کردم انگشتامو م تو کونش کـه دیدم دوست نداره و خودشو جم مـیکنـه بیخیـال کونش شدم و شروع کردم بـه گاه گداری و تو کوسش مـیچرخوندم و دیگه نمـیتونستم تحمل کنم و با فشار ارزا شدم تو کوسش کـه یک دفعه شوهرش و کشید بیرون کاندم رو درون آورد و شروع کرد بـه ساک زدن داشتم از تعجب شاخ درون مـیاوردم و از یک طرف هم خیلی برام جالب بود و حسابی تحریک کننده بود کیر خیسمو شروع بـه خوردن کرد و زنش هم از زیر من اومد بیرون و با هم شروع بـه خوردن ووو چه صحنـه ی و جالبی بود .شوهرش بـه قدری تحریک شده بود کـه زنشو هل داد بـه سمت زمـین و کیرشو کرد تو زنش بد از چنتا تلمبه آبشو ریخت تو کوسش صد درون صد دیگه این خوردنی نبود هاهاهاها خودمونو با دستمال کاغذی کـه رو مـیز بود تمـیز کردیم و نشستیم رو مبل .یکم راجبه کلابهای کـه رفته بودیم یـا زژی کـه داشتیم حرف زدیم و بقیـه منو خردیم .
زنش بـه قدری حشری بود کـه دوباره شروع بـه خوردن کرد .بد از بار اول و یکم طول کشید که تا دوباره سفت شد ولی بـه قدری کارشو خوب بلد بود کـه زیـاد طول نکشید دوباره شد مثل سنگ.دراز کشید رو مبل کاندم زدم وشرو بـه کردم مـیدونستم کـه اینبار طول مـیکش .زیـاد راحت نبودم رو مبل هی پام مـیفتاد پایین مبل.نشستم رو مبل و گفتم بشین روش.واووو اوه نشست رو دستشو انداخت درون گردنم شروع بهگرفتن کرد(مـیخواستم بگم لطفانگیر لبت ه هاهاهاها)دستمو انداختم درنرم و قشنگش و اون هم رو بالا پین مـیرفت .گاهی فکر مـیکردم مـیخوره بـه ته کوسش.لب مـیگرت و من هم یـا کونشو مـیمالیدم یـاع اشو گاهی هم با انگشتم بـه سختی ششولشو مـیمالیدم.شوهرش رو مبل نگاه مـیکرد و با کیر خابیدش ور مـیرفت شاید بلند شـه.گاهی بغل؛ام مـیکرد مـیچسبوند بـه خودش از شدت لذت و تقریبا ۱۰ دقیقهای بود کـه ارزا شد و حین ارضا شدن کمرمو چنگ مـینداخت
اینبار یکم دردم گرفت ولی لذت بخش بود .شوهرش تازه حشری شده بود اومد نزدیک ما زنش نشست رو مبل آلم داد عقب و شوهرش نشست زمـین پاهاشو کشید جلو و کیرشو کرد تو زنش یـه کم حسابی محکم کردش و به من گفت ش.لذت مـیبرد از دیدن اینکهی زنش مـیذاره برش گردوندم رو مبل و سرشو گذشت رو دستهٔ مبل نشستم وسعت مبل و شروع کردم بـه و ششلشو یکم کمرش بالا بود کوسش بیشتر بـه فشار مـیاورد به منظور بار دوم داشتم ارضا مـیشودم زن کـه چشاش الان بسته بود و کیر شوهرش تو یـه دستش و با دست دیگش کمره منو بـه خودش فشار مـیداد .برای بار دوم ارضا شدم شوهرش داشت مـیمرد از و اینکه یکی با یـه کیر گنده ۲ بار زنشو کرده و ارضا شده منو زد کنار و زود کیرشو کرد تو زنش آنـهم ارضا شد.وو کـه چه شعبی بود .وقتی رسیدم خونـه ساعت ۳ نیمـه شب بود و فردادش هم حتما مـیرفتم سر کار ولیی کـه کردم بـه بی خوابیش مـیارزید
. زوج ضربدری تلگرام : زوج ضربدری تلگرام ، زوج ضربدری تلگرام[ ضربدری با زوج | داستان ی | صد داستان ی زوج ضربدری تلگرام]
نویسنده و منبع: ادمین | تاریخ انتشار: Mon, 09 Jul 2018 17:41:00 +0000